در میان عناوین بسیاری آثار کودک و نوجوان، شاید پیدا کردن داستان هایی که هم برای این مخاطبین (به خصوص کودکان) روایت، نثر و لحن جذابی داشته باشند و هم محتوای کلی آنها آموزشی، تربیتی و روانشناسانه باشد، کار بسیار سختی باشد.
میتوان به جرئت گفت که کتابهای مجموعۀ «دفترچه خاطرات جغد» تمامی ویژگیهای اشاره شده را برای کودکان شما دارد. «دفترچه خاطرات جغد» نام مجموعهای زیبا و خواندنی نوشتۀ رِبکا الیوت است. انتشار این مجموعه در سال 2015 شروع شد و تا سال 2022، 17 جلد کتاب از آن منتشر شده است.
کتاب های این مجموعه برای مخاطبین کودک نوشته شده و شهرتی کم نظیر در میان تمامی خانوادهها و کودکان سراسر دنیا دارد. در ایران نیز، 10 جلد از این مجموعه توسط سید نوید سید علی اکبر به فارسی ترجمه و نشر هوپا آنها را منتشر کرده است. نشر هوپا بازی سنی مناسب برای مخاطبین مجموعۀ «دفترچه خاطرات جغد» را «6 تا 9 سال» تعیین کرده است.
محصولات مرتبط: سری کتابهای هری پاتر
خلاصه ی مجموعه داستانی دفترچه خاطرات جغد
مجموعۀ «دفترچه خاطرات جغد» متشکل از داستانهایی شیرین و بسیار ساده از روزمرگیهای بچه جغدی به نام «اِوا» است. او خاطرات روزانه خود را در دفترچهای یادداشت میکند و برای نوشته های خود ارزش بسیار بالایی قائل است.
«اِوا» در خلال داستانهای این مجموعه نکات و تجربیات بسیار گران بهایی راجع به زندگی میآموزد و داستان چگونگیِ یادگیری آنها را توی دفترچهاش یادداشت میکند.
به عنوان مثال در قسمت 4 این مجموعه «اِوا» با همکلاسی جدید خود آشنا میشود و چگونگی ایجاد رابطه دوستی جدید و حفظ روابط دوستی قدیمیتر را میآموزد. و یا در قسمت 5 این مجموعه، کودکان از داستان «عید قلبهای گرم» با خبر میشود و همراه «اِوا»، اهمیت بسیار بالای دوستی و محبت میان اعضای خانواده و اطرافیان را، به خصوص در دورهمیها و اعیاد، میآموزند.
دفترچه خاطرات جغد مجموعه ای داستانی مناسب برای کودکان
«دفترچه خاطرات جغد» با زبانی آکنده از اصطلاحات بامزه و شیرین نوشته شدهاست. نویسنده و مترجم این آثار در به کارگیری معادلهای جذاب برای اصطلاحات انسانی مناسب با زندگی جغدها، به خوبی عمل کردهاند. تمامی داستانهای این مجموعه از درون مایه آموزشی و تربیتی بهره میبرند و نویسنده در آنها با دیدگاه روانشناسانه، قصه هایی آموزنده برای بچهها روایت میکند.
در چاپ این آثار از خط کشی استفاده شده است که موجب میشود تجربه خواندن داستانهای این مجموعه برای کودکان کم سن و سال تر، هرچه راحت تر و جذاب تر بشود. خانم «ربکا الیوت» هم نویسنده و هم تصویرگر این مجموعه میباشد و با استفاده از نقاشیهای گرافیکی زیبا و فانتزی، لذت خواندن این کتابها را برای کودکان چند برابر کرده است.
ربکا الویت نویسنده ی مجموعه کتاب های دفترچه خاطرات جغد
«ربکا الیوت» نویسنده و تصویگر بسیاری از داستانهای کودک و نوجوان آمریکاست. او عمدۀ شهرت خود را مدیون نگارش و تصویرگری مجموعه «دفترچه خاطرات جغد» و قرار گرفتن آن در فهرست پرفروشترینهای نیویورک تایمز میباشد.
از او آثار متنوع و متعددی در سراسر دنیا به چاپ رسیده اما، متاسفانه در ایران از این نویسنده فقط مجموعِ «دفترچه خاطرات جغد» به فارسی ترجمه و چاپ شده است.
عناوین 3 قسمت ابتدایی این مجموعه به ترتیب عبارتند از:
- «دفترچه خاطرات جغد 1 – جشنواره ی بالا درختیِ اِوا»
- «دفترچه خاطرات جغد 2 – اِوا شبح می بیند»
- «دفترچه خاطرات جغد 3 – عروسی در سرزمین درختی»
بهترین ترجمه ی مجموعه کتاب های دفترچه خاطرات جغد
«سید نوید سید علی اکبر» نیز یکی از فعالترین مترجمان ایرانی در زمینۀ ادبیات کودک و نوجوان است که در کنار مجموعۀ حاضر، ترجمۀ مجموعۀ «چهار سابقه دار» از «آرون بلیبی» و «شکسپیر خندان» از «ویلیام شکسیپیر»
بخش های از مجموعه کتاب های دفترچه خاطرات جغد
آن قدیم نَدیمها، خیلی خیلی سالِ پیش، همهی حیوانهای جنگل با هم دعوا میکردند. همه عصبانی و ناراحت بودند. روزی از روزها، برفِ وحشتناکی گرفت و کولاک شد. آن وقت پریِ کوچولویی، اسمش بال زَرزَری، روی بلورِ برف، افتاد توی جنگل. حیوانات جنگل دیدند چه خوشگل است بال زَرزَری! بال زَرزَری از حیوانهای جنگل کمک خواست.
به آنها گفت چون که بالهایش از سرما یخ زده و دیگر کار نمی کرده، افتاده توی جنگل. تنها راهِ برگشتنش هم به خانهاش این است: قلب حیوانها آن قدر و آن قدر گرم بشود که بال زَرزَری برسد خانهاش. حیوانهای جنگل هم چون دلشان میخواست به بال زَرزَری کمک کنند، دست از دعوا کردن برداشتند و به جایش با هم دوست شدند.
آن ها آوازی دربارهی دوستی خواندند، اسمش «بال و پَرِ یخ زده» بال زَرزَری، سوارِ آن آواز شد و برگشت سرزمین پَریها! زمستان هر سال، در عیدِ قلبهای گرم، ما دورِ هم جمع میشویم تا سفر بال زَرزَری به خانهاش را جشن بگیریم و یادمان بماند که چقدر مهربانی با دیگران مهم است.
امشب، جانم به نوکم رسید تا پرواز کنم مدرسه. خِرت و پِرتهای لباس جشن، کیفم را خیلی سنگین کرده بودند. آن قدر سنگین که همهاش کشیده میشدم سمت زمین! لی لی کلوچههای قلبی آورده بود مدرسه. کلوچههای لی لی خیلی عالی بودند.
من هم دلم خواست برای عید، کلوچه درست کنم! کِلارا و لوسی، امشب بعدِ مدرسه، میآیند که بال تنها نباشم. توی کلاس، لباسهای جشن مان را آماده کردیم تا وقتِ آواز خواندن بپوشیم. من عاشق همه چیزهای عیدم.
همه خوبند. حتی سو! من پیشِ خودم بهش میگفتم بدجنس خانمِ بدجنسیان. اما این همه، صداش میکنم مهربان خانمی عِشقولیان. من لوسی و کِلارا، بال بال زنان تا لانه، آوازمان را تمرین کردیم. آن قدر غرقِ آهنگ شدم که با کله رفتم توی درخت! شانس آوردم جز دوستهایم هیچکی من را ندید. داشتیم از خنده منفجر میشدیم.
سلام، دفترچه! چه شبی بود! فکر کن! هنوز که هنوز است همه توی مهمانیاند. آن قدر خوش میگذرد که هیچکس دلش نمیخواهد برگردد لانهاش!!! گروه موسیقی هنوز دارد بزن و بکوب میکند. هنوز غذا میبرند و میآورند. شربتِ بلوط، هنوز شیرین است!!! و بابا بزرگ جغد فِرِد هنوز دارد بال هلیکوپتری میزند!!!
همه توی حال پَرپَرانگیز و بال بال انگیزی بودند! انگاری بال زَرزَری آمده بود و چکیده بود توی توی جشنی عیدمان! انگاری پریها قلب هایمان را گردگیری کرده بودند! اما راستش، هیچ پریای جادویمان نمیکند که عاشقِ همدیگر بشویم. این جادوی خودِ ما و دور و بریهایمان است. تا دفعهی بعد دوباره ببینمت دفترچه! عیدِ قلبهای گرم مبارک!
آیا این بررسی برای شما مفید بود
هنوز بررسیای ثبت نشده است.
برای ارسال دیدگاه، وارد حساب کاربری خود شوید وارد حساب کاربردی شوید