رمان کوتاه تیمبوکتو در سال 1999 توسط پُل استر، نویسنده و کارگردان سینمای آمریکایی، نوشته شده است. آثار پل استر در سراسر دنیا به بیش از 40 زبان مختلف ترجمه شده است و بیشتر شهرت او به دلیل نوشتن سهگانه نیورک در سال 1987 است. پل استر به دلیل نوشتن رمان تیمبوکتو، در سال 2001 موفق به دریافت جایزه بین المللی ادبیات دوبلین شد. نویسندگان بزرگی همچون ساموئل بکت و ادگار آلن پو بر او و آثارش تاثیر بسیاری داشتهاند.
تیمبوکتو نام استانی در کشور مالی است که به دلیل نزدیک بودنش به صحرای بزرگ آفریقا، به آن لقبهای شهر بزرخی و شهر افسانهها را، نسبت دادهاند. استر نیز در همان ابتدای کتاب سعی بر القای فضایی برزخی و معماگونه را به مخاطب دارد و بنای اصلی داستان را نیز بر همین موضوع پایهگذاری میکند. رمان تیمبوکتو از معدود رمانهایی است که با محتوایی واقعگرایانه، داستانی از طریق حیوانات روایت میشود و از دید آنها انسانها و دنیایشان مورد تحلیل و نقد قرار میگیرد.
رمان تیمبوکتو دو راوی دارد؛ یکی راویای سوم شخص و دانای کل است که داستان را از دید سگی پیر به نام مستر بونز روایت میکند، و دیگری، خود مستر بونز است که در برخی از قسمتهای متن راویگری را به عهده میگیرد. مستر بونز صاحبی به نام ویلی دارد، که دورهگردی نیمهدیوانه و شاعری پیشپا افتاده است، و ویلی از او از زمانی که تولهای کوچک در خیابان بوده، مراقب میکند.
ویلی در جوانی به دلیل اعتیاد به مواد مخدر به نوعی بیماری روانی علاجناپذیر مبتلا شده است و طی توهمی، ناگهان تصمیم میگیرد کل دنیا را بگردد و پیام کریسمس را به همه منتقل کند! در ادامه خواننده متوجه میشود که حال ویلی وخیم است و متوجه شده است که مرگش نزدیک است؛ بنابراین تصمیم میگیرد به آرزوهای قبل مرگش رسیدگی کند. او آرزوی ملاقات معلم ادبیات خود، خانم سوانسون، را دارد.
خانم سوانسون تنها کسی در دنیا بوده است که به استعدادهای ویلی ایمان داشته و او را همیشه تشویق کرده است؛ جدای این موضوع ویلی به دنبال مکان و شخصی برای نگهداری از مستر بونز نیز است. در خلال این داستان ساده، پل استر به زیبایی گفتگوها و نظرات زیبایی از مستر بونز و ویلی و دیگر شخصیتها ارائه میدهد که گاهی بسیار دلنشین و زیبا و گاهی بسیار تکاندهنده و تلخ است.
آثار بسیاری از پل استر به فارسی ترجمه و چاپ شده است که سهگانه نیوروک با ترجمه شهرزاد لولاچی (نشر افق)، کتاب اوهام با ترجمهی امیر احمدی آریان (نشر مروارید) و سفر در اتاق تحریر با ترجمهی مهسا ملک مرزبان (نشر افق)، از جملهی این آثار هستند.
جملات زیبای کتاب تیمبوکتو
«آدمها بعد از مرگشان به آنجا میرفتند. وقتی روح آدم از بدنش جدا میشود، جسمش را خاک میکنند و روحش به آن دنیا میرود. هفتههای گذشته ویلی مدام از این موضوع حرف میزد و حالا دیگر شک نداشت که سرای باقی وجود دارد. اسمش تیمبوکتو بود … جایی که دنیا تمام میشود تیمبوکتو شروع میشود.»
«هیچ کس در زندگی بدون وجود فردی که به او ایمان داشته باشد به جایی نمیرسد.»
«از آنجایی که زندگی در هر صورت قمار است، چرا آدم ریسک نکند؟»
«کمی بعد جراحت را بررسی کرد و متوجه شد که چه چیزی در بدنش کم شده است، اما چون سگ بود نه بیولوژیست یا پروفسور آناتومی، باز هم نفهمید چه بر سرش آمده بود.»
آیا این بررسی برای شما مفید بود
هنوز بررسیای ثبت نشده است.
برای ارسال دیدگاه، وارد حساب کاربری خود شوید وارد حساب کاربردی شوید