
حسینقلی مستعان
زندگینامه حسینقلی مستعان
«حسینقلی مستعان» یکی از نویسندگان و مترجمان دهۀ سی است که شاید با اسامی مستعارش، یعنی حبیب، انوشه و ح. م بیشتر شناخته شده باشد. این نویسنده پدر گلاب آدینه، بازیگر توانمند ایرانی است. حسینقلی مستعان در سال 1283 به دنیا آمد. خانوادۀ او اصالتا اهل تهران بودند. او در دورۀ نوجوانی و پس از اتمام تحصیلاتش در مدرسۀ دارالفنون، در مدرسۀ علوم سیاسی تحصیلات عالیه اش را شروع کرد.
مستعان در سن هفده سالگی، کار خود را به عنوان یک روزنامه نگار آغاز کرد. وی در این دوره با روزنامۀ نیمه رسمی ایران همکاری می کرد و بعد از مدتی، به علت علاقه و پشتکار زیاد، توانست سردبیر آن روزنامه نیز بشود. در همین دوره علاوه بر کار روزنامه نگاری، عکاسی نیز دل مشغولی دیگر او بود.
آثار حسینقلی مستعان
او که سردبیری قلم به دست بود، خیلی زود کار داستان نویسی را نیز آغاز کرد. اولین داستان های او در سال 1314، در نشریۀ مهرگان به چاپ رسیدند. او در این دوره داستان هایی عاشقانه و تاریخی می نوشت که موردپسند عامه مردم بود. بنابراین می توان او را یکی از پیشتازان ادبیات عامه پسند معرفی کرد.
او در آثارش عوالم عاشقانه انسان ها را بازتاب می داد و توانست از این راه مخاطبان بسیاری را به دست بیاورد. بسیاری از آثار او بارها و بارها تجدید چاپ شدند، اما از آنجا که مستعان ترجیح می داد از نام مستعار استفاده کند، نام حسینقلی مستعان برای بسیاری از خوانندگانش ناشناخته باقی ماند.
بر اساس منابعی که درباره سرگذشت این مؤلف در دست است، او شاعر و ترانه سرای قابلی نیز بود. مستعان اشعارش را در مجلات مختلف، با تخلص مولوی منتشر می کرد. در آن زمان کمتر کسی بود که آثار او را نخوانده باشد و مردمی که به داستان های عاشقانه و جنایی علاقه مند بودند نوشته های او را دنبال می کردند.
بسیاری از منتقدان مستعان را نویسنده ای توانا می دانند. به زعم آنان او نثری روان و شیرین داشت و مخالفان و رقیبانش نیز در مقابل او سر تعظیم فرود آورده بودند. او به ادبیات روزگار خود بسیار مسلط بود و تمام قصه های منتشرشده در روزنامه ها و مجلات زمان را می خواند. مستعان بسیار خیال پرداز بود و تخیلی قوی داشت و تمام وقتش را صرف مطالعه و نوشتن می کرد.
ترجمه حسینقلی مستعان
نکتۀ جالب توجه آنکه نوشتن تنها دانش مستعان نبود. او که به زبان های مختلفی از جمله عربی، فرانسوی، انگلیسی، ایتالیایی، چینی، ترکی و آلمانی مسلط بود، توانست با ترجمۀ آثاری توانمندی خود را در این حوزه نیز نشان دهد. مستعان در آغاز کار ترجمه تصمیم گرفت که کتاب «بینوایان» اثر ویکتور هوگو را از فرانسوی به فارسی ترجمه کند.
این کتاب توسط نشر بدرقه جاویدان روانۀ بازار کتاب شد. اثر دیگر او در زمینۀ ترجمه «یهودی سرگردان» نام دارد که به قلم اوژن سو نوشته شده است. این کتاب نیز توسط نشر بدرقه جاویدان در دسترس مخاطبان قرار گرفت. یهودی سرگردان نیز به زبان فرانسوی نوشته شده بود.
به نظر می آید که در سال های انتهایی زندگانی این نویسنده، او دیگر شهرت گذشته را نداشته است. این نویسنده در پانزده اسفند سال 1361، در حالی دار فانی را وداع گفت که در روزهای آخر عمر داستان هایش را واقعی می پنداشت و حتی با شخصیت های آنان صحبت می کرد.
مجله تهران مصور
او پس مدتی در مجلۀ تهران مصور مشغول به کار شد. برخی منتقدان معتقد هستند که شروع کار مستعان در نشریۀ تهران مصور، سبکی از پاورقی نویسی را به وجود آورد که بیست سال در فضای ادبی مجلات آن روزگار دوام آورد. مستعان داستان هایی همچون «بی عرضه»، «آشوب»، «رابعه» و… را به صورت پاورقی در تهران مصور به چاپ می رساند.
او توانست جایگاهی به این نشریه ببخشد که ترور احمد دهقان، سردبیر این نشریه، کوچک ترین تأثیری بر مخاطبان مجله نگذارد. مستعان بعد از مدتی به صورت ناگهانی این نشریه را ترک کرد. حسینقلی مستعان آثاری همچون «دلی در تندباد هوسی»، «قصۀ رسوایی»، «قصۀ انسانیت»، «آفرین شیرین»، «نوری»، «دلخسته»، «حمویه» و… از آثاری است که به قلم این نویسنده تألیف شده است.
کتاب رابعه
اگر بخواهیم دربارۀ یکی از پرخواننده ترین آثار این نویسنده صحبت کنیم، می توانیم از کتاب رابعه نام ببریم. این اثر رمانی تاریخی است و اتفاقاتی هیجان انگیز را روایت می کند. زندگی خلف، امیر ظالم سیستان در سال 373 هجری قمری و رابعه، دختر عضدالدوله دیلمی موضوع این کتاب است. در حال حاضر این اثر به کتاب صوتی نیز تبدیل شده است.